سخنی با همتباران

ما مردمان زلکی از هر تیره و طائفه اش چندین قرن است که در کنار هم با تلاش و همدلی و برادری و محبت زندگی میکنیم

اجداد ما فراز و نشیب زیادی را پشت سر گذاشتند و بخاطر اتحاد و همدلی که داشتند همواره از آزمونهای زمانه سربلند بیرون آمدند.

روزی که بجای کلیت زلکی به تیره گرایی بپردازیم آنروز روز مرگ ایل خواهد بود

هیچ فرد و تیره ای نیست که بی نام زلکی ریشه در دل تاریخ کهن داشته باشد

آنچه برای تاریخ شناخته شده است زلکی است نه تیره ای خاص.

پس بیاموزیم که

قطره دریاست اگر با دریاست

ورنه او قطره و دریا دریاست.

هر تیره و طائفه ی زلکی در تمام ادوار ، دارای دلاوران و بزرگان خاص خود بود

چه از عهدِ دیر و چه ایسو به مال

به هر تیره بیده یَلی بی مثال

پس خودبرتربینی را رها و به کلیت زلکی بپردازیم.

چرا بعضی نویسنده ها لرها را کُرد خطاب کردند

توجه به این نکته ضروری است که واژه کُرد در قرون اولیه اسلامی کاربردی عام برای همه گله داران، بیابان گردان، چادر نشینان و کوه نشینان کوهستان‌های زاگرس و دامنه‌های آن داشته است. از این رو بیش از آن که در کاربرد این واژه به معیارهای هویتی و قومی‌توجه شود، شباهت‌های معیشتی مورد توجه قرار می‌گرفت. از این روی کاربرد لفظ «کرد» برای لر‌ها نیز تابع چنین تصور و نگرشی است. به بیان دیگر به آن دسته از ایرانیانی که در صحرا و دامنۀ کوه‌ها بسر می‌بردند و گوسفندان و چهارپایان را پرورش می دادند و چوپانی می کردند، بدون در نظر گرفتن ماهیت قومی و نژادی، به آنان «کرد» می گفتند. چنانکه یعقوبی جایگاه کردان را کوهستان‌های حد فاصل اصفهان و اهواز ذکر کرده است. (یعقوبی، 1356 : 51-50) و استخری، ضمن بر شمردن طوایف و ایلات فارس آنها را کرد به معنی گله‌داران بیابانگرد توصیف کرده است.(استخری،1340: 97)

همان گونه که آشکار است استخری و دیگر نویسندگان واژه کرد را به منظور توصیف نوعی از معیشت به کار برده‌اند که مهمترین وجه تمایز آن تاکید بر گله‌داری و جابجایی در پی مراتع می‌باشد. بر این پایه می‌توان نتیجه گرفت که جغرافی‌نویسان و مورخان قرون اولیه اسلامی از مردمان صحرا نشین و نیمه صحرا نشین با عنوان کلی« اکراد» یاد می‌کردند و منظور آنها لزوماً مردمان کرد نژاد نبوده بلکه همه چادر نشینان و گله‌داران غیر عرب و غیر ترک را چنین می‌نامیدند. برخی مورخان و محققان معاصر نیز از واژه کرد این چنین معانی را استنباط می‌نمایند. (نفیسی، 1336 : 1 / 10) و (لمبتون، 1362: 198)

دهکرد یا شهرکرد یعنی ده و شهر گله داران

کُردین نوعی لباس مخصوص چوپانان و گله داران است و از اینرو آنرا کُردین یعنی برای گله دار گویند.

شعری از استاد زلکی

تذکره باباعَمر و مختصری درباره تیره ی شیخ ورگمت

از آنجا که تذکره ها متعلق به گذشته های دور میباشند در متن آنها مطالب مهمی مربوط به نام اماکن و ایلات و ... موجود است.

یکی از این تذکره ها،مربوط به قرن۵ و متعلق به عمر کیمد یا همان باباعَمر میباشد (در هر بخش از عالم اسلام بزرگان صوفیه را به لقبی میخواندند،یکی از این القاب بابا بود
در مناطق لرنشین میتوان به بابااحمد و بابازید و باباعمر و...اشاره کرد)

که در زبان محلی به بابا عمر،، اقا ورگمت (ع) گفته میشود
ایشان جهت ترویج دین اسلام به مناطق زاگرس میانی سفر کردند و ماموریت خویش را از شمال خوزستان
و از منطقه *احمد فداله* آغاز نمودند

در این مسیر با فردی بنام شاه شمس الدین فرزند احمد فرزند فداله (ع) که در آن مکان بودند دیدار میکنند و با توجه به نوشته های تذکره،کراماتی نمایان می‌کند و مردم به وی ایمان می آورند
ایشان در ادامه مسیرشان به منطقه *دیزوک* و *کوور* کنونی(سکونتگاه فعلی تیره کووری میانجایی چهار طافه زلکی )می‌رسند که در آن زمان حاکم منطقه،پیر داود لنگ بود.

باباعمر مدتی در آنجا میماند و به ترویج دین اسلام می پردازد
وی پس از انجام مسئولیتش در منطقه دیزک، آنجا را ترک و به روستای بونان و سپس به گله گاه و دالمیز و ورمزاو و ایلرد،ورگ .... و سوزر می‌رود.
یعنی در نهایت به تیره شیخ ورگمت امروزی میرسد و نزد این تیره تا موعد وفاتش ماندگار میشود

پس از مرگ ایشان مردمان این منطقه وی را با احترام به خاک سپردند و مقبره ای برای وی ساختند
و بخاطر حضور آقا ورگمت در محل سکونتشان به مرور زمان نام اولیه این تیره تغییر و با نام شیخ ورگمت مشهور گشتند.
بدیهیست که قبل از ورود آقا ورگمت ،مردم این تیره نام دیگری داشتند
یا بنام طایفه خود یعنی خورجینی مشهور بودند یا نام مکان اجدادی شان نام ایشان بود.
🔸در متن تذکره آمده که در هنگام ورود باباعمر هنوز قسمتی از مردم بر دین اجدادی خود بودند و از قبرهای گبری در منطقه سخن گفته است.
🔸همچنین در تذکره نام چند طایفه آمده که یکی از آنها زلکی است

🔸درست است هرجا که امامزاده ای یا بابایی مدفون است به مردم آن منطقه که وی را دفن و متولی آن هستند شیخ گفته میشود ولی شیوخ منطقه لر دو دسته اند
دسته اول همان مریدان و همراهان امامزاده یا بابا هستند که با وی از بیرون منطقه لر آمده و همواره وی را در مسافرتش همراهی میکردند و با مرگ ایشان در همانجا ساکن و متولی امازاده شدند

دسته دوم مردم کهن لرتباری هستند که در دیار و روستای خود سکونت داشتند و امامزاده ای که نزد آنها فوت کرد را بخاک سپرده و مقبره اش را بنا کرده و متولی وی گشتند.
تیره ی شیخ ورگمت از شیوخ دسته دوم میباشد

🔸مختصری از تیره شیخ ورگمت:

این کهن مردمان از طایفه خورجین و باب زلکی هستند که
در سه منطقه *سر تنگ دورک* که فعلا سر پیر ورگمت نام دارد و منطقه *گله گاه* و محدوده *ایلرد* زندگی می‌کردند
و به مرور زمان دو منطقه از سه مکان ثابت و اجدادی خود یعنی گله گاه و محدوده ایلرد را فروختند و به سرتنگ دورک یا سر پیر ماندگار شدند و به مرور زمان روستای سوزر را ( که متعلق به تیره بلفایی بوده و تیره بلفایی نیز آنرا از آسترکی خریده بود) خریداری کردند و ساکن شدند .
در حال حاضر حدودا ۱۵۰ سال است که در منطقه *سوزر* سکونت ثابت دارند

منطقه سر پیر دارای چند قبرستان قدیمیست و اثار و علائم باستانی فعلی از جمله َبَردگوری و برخی دیگر از اثار تاریخی نشان از قدمت این منطقه می‌دهد.

تیره شیخ ورگمت دارای مردمانی خونگرم،مهربان ، مهمان نواز، سخنور ، دانا ، با ایمان و بسیار شجاع هستند که
در مقابل ظلم سر فرود نیاوردند و همیشه در ایل پر افتخار زلکی درخشیده اند
منش و کردار نکوی این مردمان در خاطره و یاد بزرگان ایل چهار و هفت بختیاری باقی است ، هر چه قدمت طایفه و تیره ای بیشتر باشد احتمال فروپاشی و تغییر ساختار در آن نیز بیشتر میشود و تیره شیخ ورگمت نیز دچار همین تغییرات گشت
پراکندگی شدیدی در بین تشهای این تیره روی داد و تشهایی از پیکره اش جدا شده و در دیگر باب های بختیاری و حتی لر رفته و هضم شدند و اوج این پراکندگی بر می‌گردد به *جنگ آ علمیراد لیرکی در برابر نادر شاه افشار* که نه تنها تیره شیخ ورگمت بلکه کل طایفه خورجین دچار این پراکندگی شد مردمان تیره شیخ ورگمت نیز روزگار تلخ تبعید به خراسان را تجربه کردند.
. طبق اسناد ،۹ الی ۱۲ تش در گذر زمان از پیکره تیره شیخ ورگمت جدا شدند که آخرین دوره ی این پراکندگی تقریبا به ۱۷۰ سال پیش برمی‌گردد که برخی از آنها به طایفه جاوند ملحق شدند که در فرصتی مناسب نامشان ذکر میگردد.

در حال حاضر تقسیمات شیخ ورگمت بدین صورت است :

*تیره های مرادوند شامل*

( *سوزی وند ،طاهر وند ،‌ عوداله وند ، رحمت اله وند*)

*تیره های سبزعلی وند شامل*

( *حسین وند ، حاتم وند ، مهر علی وند*)

میباشند.

محل زندگی شیخ ورگمت عبارتند از:
دزفول، اندیمشک ، اهواز ، اندکا ، اصفهان ، الیگودرز ، تهران ، اراک ، ازنا، خرم آباد، کرج ، خمین

خارج از کشور (استرالیا و آمریکا )


🔴لازم به ذکر است که تذکره به علت قدمت بالا بارها در طول قرنهای گذشته بازنویسی شد
و آخرین بازنویسی متعلق به دوره قاجار است.

قسمتی از تذکره باباعمر👆👆

تصاویری از قبرهای مردمان شیخ ورگمت

مفهوم طرح (نقش کنگره ای سیاه رنگ )چوقای بختیاری

درود بر خردگرایان نیک اندیش

در نوشته های پیشین دیدیم که طرح کنگره ای چوقای بختیاری در تخت جمشید و طاق بستان کرمانشاه نیز بکار رفته است
و دریافتیم که این یک نقش ایرانی است که در جاهای مهم استفاده میشد.


بارها پرسیده شد مفهوم نقش چوقای بختیاری چست؟


با کمی دقت در آثار شاهان ساسانی درخواهید یافت که این نقش کنگره ای ایرانی در تاج پادشاهان نیز بکار رفته است.
در سنگ نگاره های متعلق به شاهان ساسانی و هم چنین سکه های بجا مانده از آن زمان در تاج شاه این نقش کنگره ای کاملا مشخص است.

در تاج شاه و سازه های تخت جمشید و طاق بستان،سوی کنگره ها به آسمان است
اما در چوقای بختیاری این نقش به سمت پایین و مخالف جهت باستانی آن است همچنین رنگ این نقش در چوقا تیره و سیاه میباشد.

گویا مردمان باستانی بختیاری پس از سرنگونی حکومت شاهان ایرانی،این نشان کهن و بزرگ که در تاج شاه بوده را به رنگ سیاه و واژگون بر لباس خویش طراحی نمودند


به عبارتی سمت و سوی نقشِ کنگره ای چوقا که به پایین و مخالف جهت کنگره تاج است به معنای سرنگونی و از بین رفتن حکومت پادشاهی است
و رنگ سیاه آن نیز نشانه ی سوگواری بر چنین دردیست
و این مردمان کهن،در غم نابودی حکومت ایرانی اینگونه لباس ماتم به تن کردند.HISTORY29ZALLEKI.

اطلاعاتی درباره پیشینه ی مردمان لر تبار

از آنجا که بختیاری ها مردمی لر تبارند لذا دانستن مطالب زیر جهت شناخت هویت خویش ضرورت دارد.

👇👇🏁🏁🏁🏁

قوم لر (تحول مفهومی دو واژه لر و لرستان)

آبشار آب سفید،،واقع در دیار زلکی

لرهای شهرستان خمین

لرهای شهرستان خمین در بسیاری از مناطق این شهرستان سکونت دارند که به دو گویش لری بختیاری و لری ثلاثی(جاپلقی یا گاپله ای) تکلم می کنند.
مردم دهستان آشناخور و دهستان رستاق اصالتاً از قوم لر هستند و از گذشته تا کنون کاملاً به زبان لری حرف می زنند.
این مناطق در محدوده ی سرزمین قوم لر بوده و همواره طوایف لر در این مناطق رفت و آمد داشته اند.
لرهای شهرستان خمین به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ی اول؛ لرهایی هستند که ساکنین قدیمی دهستان آشناخور و دهستان رستاق هستند که این دسته از لرهای بختیاری و از لرهای ثلاثی(جاپلقی) می باشند.
و دسته ی دوم؛ لرهایی هستند که در همین ۵۰ سال اخیر از استان لرستان به این مناطق کوچ کرده اند و همگی از لرهای بختیاری و اکثراً از ایل زلکی هستند.
امروزه لرهای شهرستان خمین در اکثر مناطق شهری و روستایی این شهرستان سکونت دارند و دارای جمعیت قابل توجهی هستند.
همچنین بخش عمده ای از اهالی دهستان چهارچشمه هم از قوم لر هستند که به گویش لری ثلاثی(جاپلقی یا گاپله ای) تکلم می کنند،
به غیر از دهستان های مذکور در بقیه ی دهستان های شهرستان خمین هم کم و بیش لرها ساکن هستند.
لرهای شهرستان خمین چه لرهای بختیاری و چه لرهای ثلاثی(جاپلقی) باهم دارای اتحاد و همبستگی زیادی هستند و اکثراً با مردم شهرستان الیگودرز و استان لرستان قوم و خویش می باشند، امروزه بسیاری از لرهای خمین در دیگر شهرها از جمله محلات و دلیجان و اصفهان و تهران و کرج و خوزستان و لرستان سکونت دارند.
در دهستان های آشناخور و رستاق به غیر از قوم لر قوم دیگری ساکن نبوده و نیست.
لازم به ذکر است که در همسایگی دهستان لر زبان آشناخور و رستاق دهستان کنار رودخانه شهرستان گلپایگان وجود دارد که مردم این دهستان هم کاملاً لر زبان هستند و از لرهای بختیاری می باشند.
دهستان های آشناخور در خمین و کنار رودخانه در گلپایگان حدوداً چهل سال پیش طبق تقسیمات کشوری از استان لرستان(شهرستان الیگودرز) جدا شدند و به ترتیب به خمین و گلپایگان پیوستند اما به دلیل ریشه ی کهن مردم این مناطق در سرزمین لرستان ارتباط این مردم همچنان با لرستان تا کنون ادامه داشته است.
پوشش و فرهنگ و گویش مردم دهستان آشناخور و رستاق هم در گذشته و هم در حال حاضر کاملاً شبیه به مردم لرستان می باشد.
اغلب بختیاری های شهرستان خمین از طوایف و ایلات زلکی(زلقی) و میوند و موگویی و آسترکی و سرلک می باشند.
در شهرستان خمین به ویژه دهستان آشناخور و دهستان رستاق و در شهرستان گلپایگان(روستای هنده و عباس آباد) زلکی های دارای جمعیت بسیار زیادی هستند.
لازم به توضیح است که طبق اسناد، در گذشته مالکان بسیاری از مناطق شهرستان خمین به علاوه ی مناطق آشناخور تا روستای عباس آباد و هنده ی گلپایگان و... زلکی ها و سرلک ها و دیگر بختیاری ها بوده اند.

تقسیم ملک بامسیران بین تیره ترپی و شاهمنصوری

در آخرین تقسیمات ملکی،همانگونه که در سند زیر نیز مشاهده میکنید ملک بامسیران که حدود آن در سند آمده بین مرحوم کدخدا علی مدد ترپی و مرحوم قاسمعلی ترپی با آعلی آقا شامنصوری تقسیم شد

که به آعلی آقا سه دانگ و به مالکین ترپی نیز سه دانگ رسید.

در سندی دیگر، املاکی را تیره ترپی به تیره ممسلونی فروخت که آنهم در وبلاگ قرار داده میشود.

مالکیت ترپیها و داشتن کشاورزی زیاد و قرار گیری آنها در جوار رودخانه سبب شد که عده ای از این تیره آسیاب شخصی تاسیس کنند

آسیابها درآمد فراوانی داشتند بطوری که در عهد قاجار یک هفتم درآمدشان را مالیات می دادند یعنی درآمد یکروز در هفته را به دولت مالیات می دادند.

دیارِ بزنوید

منطقه بزنوید مجموعه ای از چندین روستا در فاصله ی 100کیلومتری الیگودرز و همجوار استان چهارمحال بختیاریست. نحوه ی قرار گرفتن مکان طوایف زلکی،سبب شده که بزنوید در مرکز باب زلکی واقع شود.

بزنوید در کنار رودخانه ی بختیاری است و سدهای بزرگی چون سد رودبار در این مکان ساخته شده اند.

بزنوی قسمتی از قلمرو طائفه ی خورجینی است
که ابتدا مرکز سکونت تیره ترپی و بعضی تیره های باب موگویی بود
از اولین و عمده مالکان زلکی تبار بزنوی،تیره ترپی میباشد که حداقل پانصد سال در بزنوی سکونت دارند.

تاسیس و نامگذاری رو ستاهایی در بزنوی چون روستای ده شاهی توسط آ شاهی ترپی گواه قدمت و مالکیت بالای این تیره در بزنوی است
بزنوی منطقه ی بزرگیست که با یک یا دو تیره نمی شد این وسعت را پوشش داد و علاوه بر زلکی ،موگویی نیز در این منطقه مالک بود.


با افزایش جمعیت و باب شدن زلکی ،مردمان موگویی ساکن در بزنوید به مرور زمان املاک خود در بزنوی را فروخته و دیگر در بزنوید هیچ مالکیتی ندارند.

یکی از خریداران این املاک،تیره ی شاهمنصوری بود که املاک بسیار زیادی از موگویی های بزنوید خریداری نمود و از روستای دهگاه به بزنوی آمده بود.


هم اکنون اسنادی مربوط به خرید زمین از موگویی در تیره های ترپی و شاهمنصوری موجود است.

در دوره قاجاریه تیره ممسلونی(محمدسلیمانی) نیز محل سکونتش را تغییر داد و با خرید املاکی از مالکان بزنوی ،در این منطقه ساکن شد.

ما چند نوع مالکیت داریم
هر لر تباری و هر تیره ای بی شک یک مالکیت اجدادی دارد که هویت وی را مشخص میکند

مالکیت دیگری که در طول تاریخ به کرات شاهدش بودیم خرید و فروش املاک بوده که سبب جابجایی تیره هایی از ملک اولیه و اجدادی خود شده است.

یا بعضی هنگام ازدواج قسمتی از املاک اجدادی خود را بجای شیربها به تیره ی دیگر دادند و ...

ولی هر نوع مالکیتی را نمیتوان مالکیت اجدادی محسوب نمود

مالکیت اجدادی هر تیره در قلمرو طائفه ی خود است
پس اگر تیره ای از طائفه ای در بین طائفه ی دیگر ملک خریده و ساکن شد هیچگاه مکان دوم را ملک اجدادی این تیره و طائفه اش محسوب نمیکنند

در جلسه ای که با مطلعین تیره های ترپی و لیرکی و پزی(حسه وند)و شیخ ورگمت...داشتیم بنا بر گفته و اسناد و حتی گواه منابع تاریخی این تیره ها و در کل طائفه ی خورجینی حداقل پانصد سال است که در همین قلمرو سکونت داشته و جابجایی نداشتند
مردمان این طائفه حتی بنا بر نقل های گذشتگان خویش محل گرمسیری خود در خوزستان را نیز بیاد دارند.

سنگ قبور گورستان کهن بزنوید از آثار باارزش فرهنگی بختیاریست .بسیاری از قبور قدیمی و اولیه ی این منطقه در زیر شن و ماسه مدفون شدند

تصاویری از قبرستان قدیمی بزنوید

همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده میکنید خیلی از قبرها ی قدیمی زیر شن و ماسه مدفون شدند

تصاویری از قبرستان قدیمی بزنوید

تصاویری از قبرستان دیارِ بَزنوید

دیدیم که اشتباهات نوشتاری در نسخه های خطی جهانگشای نادری کم نیست

گویا بعضی کلمه ها در نسخه اصلی محو شده یا قسمتی از آن کلمه وجود نداشته و همین سبب شده تصحیح کننده کلا کلمه ی دیگری را به اشتباه جایگزین آن کند
مثلا در بعضی نسخه های خطی آمده است که نادر شاه،(( فوجی را با قشون الوار به جبال سمت زز و ممیوند تا حدود لرستان مامور ساخته))
البته در جاهایی زز را اشتباها رز هم نوشتند.
و در بعضی نسخه های دیگر چنین آمده:
((فوجی را با قشون الوار به جبال سمت زندیه و ممیوند تا حدود لرستان مامور ساخته))

پس همانگونه که می بینید منطقه زز را عده ای به اشتباه زندیه نوشتند
اشتباهات این چنینی در نسخه های خطی تاریخ جهانگشای وجود دارد و جای تعجب نیست.

ممیوند نوشتن علیمراد در بعضی نسخه ها نیز چنین بوده است
کلمه ای که بعد از علیمراد آمده سبب ایجاد این اشتباه شده است
در آینده و در کتابی که چاپ خواهد شد بنا بر چند نسخه به این علت بطور کامل میپردازیم و کلمه ای که سبب ایجاد این اشتباه شده را ذکر خواهیم نمود.