بیان حقایق درباره ساختارهای اجتماعی به معنای نفی بزرگان هیچ تیره و طایفه ای نیست
بطور مثال قسمتی از زلکی امروزه متعلق به شهرستان الیگودرز است ولی اسناد نشان میدهد تا سال ۱۳۱۷ زلکی زیرمجموعه‌ی اصفهان بود و قبلش هم زیرمجموعه‌ی حکومت بختیاری.
خب بیان گذشته‌ی جغرافیای زلکی و اینکه زیرمجموعه الیگودرز نبود به مفهوم انکار بزرگان و شایستگان ایل زلکی نیست.
اسناد موجود و سنگ قبور و نقلهای متواتر حقایقی در خود دارند که با تامل در آنها میتوان به حقیقت نزدیکتر شد.

پرسیده شد چرا نام خورجینی بر سنگ قبور مردمان خورجین تبار وجود ندارد؟

به دو دلیل اصلی چنین نامی بر سنگ قبری امروزه وجود ندارد

در زمان جنگ با نادرشاه چون سردارعلیمراد از طایفه‌ی خورجین بود و این طایفه کانون جنگ واقع شد و دژ اصلی سردار در دیار خورجینی بنا شده بود این امر سبب شد که نادرشاه توجه و تمرکز نیروهایش را متوجه این اقلیم نماید
پس از شکست بختیاری از نادرشاه،طایفه خورجین از آسیب و خشم شاه در امان نماند و بسیاری از سران این طایفه اعدام و عموم دلاورانش که در قشون سردار علیمراد بودند را نادرشاه با خود به جنگهای قندهار و هند برد و برای اینکه بعد از رفتن شاه به جنگهای برون مرزی،این طایفه توان طغیان نداشته باشد اکثریت آنها را به همراه دیگر دلاورانی از سایر طوایف زلکی و میوند و فیلی که در جنگ حضور داشتند به خراسان و شرق تبعید کرد
در نبود دلاوران و عموم مردم خورجینی،دیارشان به بیشه زاری تبدیل شد و در این جنگ عمده مال و احشامشان از بین رفت
پس از یکی دو دهه‌ی تبعید زمانی که این مردم به موطنشان بازگشتند نه زمینی آباد بجا مانده بود و نه دام و گله‌ی آنچنانی و این مردم در تنگنا و سختی شدیدی قرار گرفتند و خیلی از جوانان و بزرگان خود را از دست داده بودند و با نابودی دست و پنجه نرم میکردند
این مهاجرت و تبعید طولانی و شرایط موجود شیرازه‌ی طایفه را از هم پاشیده بود و حتی خیلی از مردم این طایفه هرگز به منطقه بازنگشتند
این چنین شد که پس از جنگ نادری و بازگشت از تبعید،مردم این طایفه خود را بنام تیره شان معرفی میکرد و دیگر از واژه ی خورجینی در اسناد و سنگ قبور استفاده نکردند
در اسناد و سنگ قبور تیره های ترپی و لیرکی و مدورک و پزی و شیخ ورگمت و مفروش وبی ابی می بینید که این مردم هرچند از زمان زندیه تا آخر قاجاریه بنام تیره خود و زلکی معرفی و خطاب شده اند ولی هرگز زیرمجوعه‌ی طایفه دیگری نیز نرفتند و بطور شفاهی هنوز خود را از طایفه خورجین میدانستند و پسوند هزارسی ندارند
تصویر شماره۱ مربوط به سنگ قبریست که در سال1210قمری فوت کرده و واضح نوشته ترپی و هیچ پسوند هزارسی ندارد
فردی که در سال تاسیس قاجاریه یعنی درسال ۱۲۱۰ فوت کرده بی شک حداقل در زمان زندیه میزیست پس همانطور که سند به این معتبری میگوید در زمان زندیه و قاجاریه این تیره ها فقط بنام تیره و زلکی معرفی میشدند و هرگز هزارسی نبودند
تصویر قبور ادوار مختلف قاجاری و اسناد خرید فروش موجود و در ادامه آورده شده است.

از آنجا که حسنِ فردین پزی طبق نسل شماری نوادگانش حداکثر به اواخر صفوی و اوایل افشاریه میرسد پس حسین فارس هم در همین ایام به منطقه زلکی آمد
هر عقل سلیمی میداند برای اینکه از فردی تیره ای بنا شود حداقل ۱۵۰ و یا ۲۰۰ سال زمان نیاز است پس طبق زمان ورود وی و اضافه کردن ۱۵۰ یا ۲۰۰ سال به زمان آمدنش خواهید دانست که نسل حسین در زمان قاجاریه تازه یک تیره شدند
و در قبل از قاجاریه فقط چندخانوار بودند و هنوز تیره نشده بودند لذا ما قبل از قاجاریه ساختاری بنام هزارسی نداشتیم
طوایف توسط فرد گسترش و ایجاد نشدند بلکه اینان اجتماعی از تیره ها هستند که در ایلی با قدمت زلکی قرنها قبل از قاجاریه ایجاد شده بودند
این ناآگاهی و توهین به ایل بزرگ زلکیست که کسی تصور کند چنین باب کهنی در قاجاریه طوایفش تشکیل شده باشند
اسناد و سنگ قبور گویای همه چیز هستند.

ما در طول مباحثی که ارایه دادیم هرگز نه هویت اولیه کسی را منکر شدیم و نه هویت و عضویت امروزی اش را.
یعنی هر کدام از تیره های زلکی اگر خاستگاه دیگری داشتند ما نه آن هویتشان را منکر شدیم و نه زلکی بودنشان را.

همه‌ی ما در نهایت شاخه های یک درخت بنام قوم لر هستیم و هدف از ذکر مطالب فوق فقط بیان حقایق است .

امید است همانطور که هر تیره ای دنبال برادران و ساختار و خاستگاه اولیه خود هستند و یافتن پیشینه ‌ی خود را حق خویش میدانند برای مردمان کهن طایفه‌ی خورجین نیز این حق را قائل شوند که بنا بر اسناد و سنگ قبورشان گذشته‌ی اجداد و ساختار خود را بیان کنند.

پس به دو دلیل نام خورجینی بر سنگ مزارها دیگر وجود ندارد:

۱-سنگ قبورهای قدیمی موجود در منطقه هیچکدام به دوره قبل از زندیه نمیرسند

۲-در زندیه و قاجاریه بخاطر جنگ نادری و شرایط ایجاد شده تیره ها فقط از نام خود استفاده کردند و بدین خاطر است که روی سنگ قبور این دوره نام خورجینی نیست.
فقط بطور شفاهی از نام خورجینی استفاده میکردند.