مناصب خانی در بختیاری قسمت سوم:

یک باب از چند طایفه تشکیل شده و هر طایفه نیز خانی داشت
درقسمت قبل دیدیم که ایل بختیاری دو دسته خان داشت و تاحدودی فرق بین منصب خان حکومتی و خان طایفه ای توضیح داده شد
خانهای حکومتی بالاترین منصب و مقام را در بختیاری داشتند و :
۱-خوانین حکومتی نماینده ی حکومت در منطقه بودند و خوانین طایفه ای مالیاتها را تحویلشان میدادند

۲-خوانین حکومتی بر چندین باب ریاست داشتند

۳-وصلت و ازدواجهایی با شاه و وزیران داشتند.
مثلا عمه ی محمدتقی خان چالنگ همسر فتحعلیشاه بود،امیرمفخم با دختر عبدالله میرزا حشمت الدوله ازدواج کردو پسر سردار جنگ با دختر مستوفی الممالک ازدواج کرد و...

۴-خوانین حکومتی با شاهزادگان و درباریان رابطه دوستی داشتند


خوانین حکومتی چون بر قلمرو زیادی ریاست داشتند از این رو:

۵-میزان دارایی شان بحدی زیاد بود که خود حکومت به آن طمع داشت

۶-سبب افزایش قدرتشان شد طوری که حکومت نسبت به آن احساس خطر میکرد

۷-خوانین حکومتی به مناصب فرا ایلی و حکومتی نیز میرسیدند مثلا به حکومت اصفهان و یزد و کرمان رسیدند که واضح نامشان در منابع آمده است.

۸-خوانین حکومتی در جنگ بین ایران و دیگر کشورها و یا در سرکوبی شورشهای داخلی فرماندهی قشون بختیاری را عهده دار بودند.

این شرابط عمدتا مربوط به دوران قاجاریه است و متاسفانه در این دوره خوانین وابسته به حکومت شدند و حکومت از آنها حمایت میکرد
این دسته مصالح حکومت را بر مردم ترجیح میدادند و در پی کسب رضایت شاهان بی لیاقت قاجاری برای حفظ موقعیت خود بودند
بیگمان چنین فضایی به این خوانین حکومتی کمک میکرد که رقیبان خود و هر فرد شایسته ای که مخالف آنها یا حکومت بود را از سر راه بردارند.

لازم به یادآوری است که داشتن منصب بالا لزوما به معنای بزرگ بودن فرد نبوده و نخواهد بود

چرا که خیلی از این مناصب ابدا بخاطر شایستگی به فرد نرسیده و همانطور که آورده شده حتی ممکن بود کسی با دادن پیشکشی به شاه ،منصب ایلخانی را بدست آورد

کلا مناصب موروثی نوعی حق خوری در جامعه بودند چرا که صرفا فرزند کسی بودن سبب میشد به آن منصب برسد در حالیکه کلی از همسن و سالهای همان شخص از وی برتر بودند

بزرگی افراد به عملکردشان وابسته است.

منصب خانی در بختیاری قسمت دوم

قبلا نفوذ و اختیارات منصب خانی ایل بختیاری در ادوار مختلف تاریخی مقایسه شد

خوانین بختیاری چند دسته بودند
دسته ی اول خوانین حکومتی بودند که حکمِ منصب خود را از شاه یا حاکم دریافت کردند
و این خوانین نماینده ی حاکم در منطقه ی بختیاری بودند
این دسته از خوانین بر چندین باب ریاست داشتند
مانند امیرتاجمیرآسترکی و میرجهانگیرخان که توسط شاه طهماسب به این منصب رسید یا احمد خان که نادرشاه وی را حاکم بختیاری کرد و علیمردان خان اول و...یا حسینقلی خان که توسط شاه قاجار به منصب ایلخانی رسید.

این دسته از زمان صفویه تا سال ۱۳۱۳ شمسی وجود داشتند
اسناد گواهند که ایشان بر چند باب و حتی کل بختیاری ریاست داشتند و منابع واضح به این موضوع اشاره دارند
لذا کسانی که چنین اسناد و منابع مرجعی درباره یشان موجود نیست را نباید متعلق به این دسته دانست.(لازم به ذکر است هر کتاب و نوشته ای مرجع و منبع محسوب نمیشود، منبع مرجع باید در همان دوره زمانی و یا نزدیکترین به آن باشد که توسط فردی دارای صلاحیت نوشته شده باشد)

دسته دوم که اکثریتِ خوانین را شامل میشود خان درون بابی است
یعنی یک باب که از چند طایفه تشکیل شده است هر طایفه اش دارای یک خان بوده
یا در بعضی حالات ممکن است بر بیش از یک طایفه هم ریاست میداشتند
ولی این دسته هرگز بر چندین باب ریاست نداشتند
این گروه از خوانین مالیات طایفه ی خویش را تحویل خانهای حکومتی که نماینده ی حاکم بودند میدادند
یعنی تحویل خوانین دسته ی اول.
این دسته از خوانین نمیتوانستند منصب خانی به طایفه ی دیگر اعطا کنند

ما حتی در بختیاری کدخدایانی داشتیم که حکم خود را نه از خان بلکه مستقیما از حکومت دریافت کردند

پس اختیارات دسته ی اول به مراتب بیشتر از دسته ی دوم بوده
این نوع خوانین در زمان بعد از زندیه به منصب خانی رسیدند.

طومارهای مالیاتی بوضوح این دو دسته خان را جدا از هم مشخص کرده اند

در طومار ،چندنفر خان حکومتی نماینده ی حاکم به منطقه بودند که دیگر خوانین هر یک مالیات طایفه خود را تحویل یکی از این خوانین حکومتی میداد

قبلا قسمتی از طومار مالیاتی سال ۱۲۹۱قمری مربوط به بابهای الیگودرز در وبلاگ قرار داده شد.و خوانین حکومتی که نماینده بروجرد بودند عبارتند بودند :هادی خان و عبدالله خان محمدحسین خان و خلیل خان و کریم خان و عوض خان و بهرام خان

مابقی مالیتها را به اینها تحویل میدادند.

کتاب مالیاتهای دوران قاجار که تحویل حاکم بروجرد شده است موجود میباشد.

مقایسه قدرت و اختیارات منصب خانی از زمان صفویه تا پهلوی

منصب خانی از صفویه تا پهلوی در بختیاری موجود بود ولی میزان قدرت و اختیارات این منصب همواره یکسان نبود
در زمان صفویه هر طایفه ی یک باب دارای خان نبود و فقط معدود افرادی در بختیاری چنین منصبی داشتند که اکثرا حکام بختیاری بودند
و این افراد حداقل بر چندین باب ریاست داشتند
مانند "تاج امیر آسترکی"(البته در اوایل صفویه از واژه ی امیر یا " میر" به عنوان منصب حکومتی هم استفاده میشد
یعنی وقتی امیر یا میر به عنوان منصب فردی در صفویه بکار میرفت اولا قسمتی از نام شخص نبوده و ثانیا در ابتدای نام می آمد در دیگر منابع تاجمیر آسترکی را وقتی میخواهند با منصبش خطاب کنند نوشته اند:امیر تاجمیر آسترکی پس "میر" در تاجمیر،قسمتی از نام است و منصب نیست) و "میرجهانگیرخان" که در کتاب شرف نامه آمده است و "خلیل خان بختیاری"...
ابوالفتح خان بختیاری،منصور خان و محمدحسین خان و جلال خان و علیمردان خان.
این روند تا افشاریه ادامه داشت

اما در زندیه و خصوصا قاجاریه هر طایفه ی باب هم دارای خان شد و بدین ترتیب منصب خانی مرسوم و عمومیت یافت و یک باب که از چند طایفه تشکیل میشد دارای چند خان بود
پس بدیهیست قلمرو و قدرت و اختیارات خانِ طوایف، بسیار محدودتر و کمتر از خوانین دوره ی صفویه و افشاریه بود در این دوره
فقط ایلخان بختیاری که بر چندین باب ریاست میکرد قدرتی فزونتر از خوانین طوایف داشت

در زمان پهلوی بخاطر مخالفت رضاشاه با حکومت ملوک الطوایفی و شروع مدرنیته،رضاشاه به طرق مختلف قدرت خوانینِ طوایف را کاهش داد و حتی ایلخانی را در سال ۱۳۱۳ ملغی کرد
در دوره ی پهلوی اختیارات و قدرت خوانین از تمام دوره های قبلی کمتر شد تا جایی که با آمدن ارگانهای حکومتی و اصلاحات ارضی منصب خانی کاملا از بین رفت.