چرا بعضی نویسنده ها لرها را کُرد خطاب کردند
توجه به این نکته ضروری است که واژه کُرد در قرون اولیه اسلامی کاربردی عام برای همه گله داران، بیابان گردان، چادر نشینان و کوه نشینان کوهستانهای زاگرس و دامنههای آن داشته است. از این رو بیش از آن که در کاربرد این واژه به معیارهای هویتی و قومیتوجه شود، شباهتهای معیشتی مورد توجه قرار میگرفت. از این روی کاربرد لفظ «کرد» برای لرها نیز تابع چنین تصور و نگرشی است. به بیان دیگر به آن دسته از ایرانیانی که در صحرا و دامنۀ کوهها بسر میبردند و گوسفندان و چهارپایان را پرورش می دادند و چوپانی می کردند، بدون در نظر گرفتن ماهیت قومی و نژادی، به آنان «کرد» می گفتند. چنانکه یعقوبی جایگاه کردان را کوهستانهای حد فاصل اصفهان و اهواز ذکر کرده است. (یعقوبی، 1356 : 51-50) و استخری، ضمن بر شمردن طوایف و ایلات فارس آنها را کرد به معنی گلهداران بیابانگرد توصیف کرده است.(استخری،1340: 97)
همان گونه که آشکار است استخری و دیگر نویسندگان واژه کرد را به منظور توصیف نوعی از معیشت به کار بردهاند که مهمترین وجه تمایز آن تاکید بر گلهداری و جابجایی در پی مراتع میباشد. بر این پایه میتوان نتیجه گرفت که جغرافینویسان و مورخان قرون اولیه اسلامی از مردمان صحرا نشین و نیمه صحرا نشین با عنوان کلی« اکراد» یاد میکردند و منظور آنها لزوماً مردمان کرد نژاد نبوده بلکه همه چادر نشینان و گلهداران غیر عرب و غیر ترک را چنین مینامیدند. برخی مورخان و محققان معاصر نیز از واژه کرد این چنین معانی را استنباط مینمایند. (نفیسی، 1336 : 1 / 10) و (لمبتون، 1362: 198)
دهکرد یا شهرکرد یعنی ده و شهر گله داران
کُردین نوعی لباس مخصوص چوپانان و گله داران است و از اینرو آنرا کُردین یعنی برای گله دار گویند.


